آقای نظام الولیة سر کشیک آستان قدس رضوی نقل کرد که شبی ازشبهای زمستان که هوا خیلی سرد بود وبرف میبارید،نوبت سرکشیکمن بود.اول شب خدّام آستان مبارکه به من مراجعه کردند وگفتند:بهعلت سردی هوا وبارش برف،زائری در حرم نیست.اجازه دهید حرم راببندیم.من نیز به آنان اجازه دادم.مسئولین بیوتات درها را بستند وکلیدها را آوردند.مسئول بام حرم مطهر آمد و گفت:اج شیخ حسنعلیاصفهانی از اول شب تاکنون بالای بام ودرپای گنبد مشغول نمازمیباشند ومدتی است که در حال رکوع هستند و چندبار که مراجعهکردیم ایشان را به همان حال رکوع دیدیم.اگر اجازه دهید به ایشانعرض کنیم که میخواهیم درها را ببندیم.
گفتم:خیر،ایشان را به حال خود بگذارید ومقداری هیزم در اطاق پشتبام، مخصوص مستخدمین است بگذارید که هرگاه از نماز فارغشدند،استفاده کنند ودربام را نیز ببندید.مسئول مربوطه مطابق دستور عمل کرد و همه به منزل رفتیم.آن شببرف بسیاری بارید.هنگام سحر که برای بازکردن درهای حرم مطهرآمدیم،به خادم با گفتم:برو ببین حاج شیخ در چه حالند.
پس از چند دقیقه خادم مزبور بازگشت و گفت:ایشان همانطور کهدرحال رکوع هستند و پشت ایشان با سطح برف مساوی شده است.
معلوم شد ایشان از اول شب تا سحر در حال رکوع بودهاند و سرمایشدید آن شب را هیچ احساس نکردهاند.نماز ایشان هنگام اذان صبح بهپایان رسید.»«داستانهائی از زندگی علماء ج1»