سوسا وب تولز - ابزار رایگان وبلاگ
منازل معاد، منزل دوم: قبر - 30/6/1391 آیت الله مظاهری(1) - نون و نمک
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نون و نمک
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/7/9 توسط مصطفی نادری

بسم‌الله الرّحمن الرّحیم 

«رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی  یَفْقَهُوا قَوْلِی»

   منازل معاد

 

منزل دوّم: عالم قبر در دو جلسه گذشته، راجع به حالت احتضار که اوّلین منزل از منازل معاد است، مطالبی بیان شد. در این جلسه به تبیین گوشه‌هایی از ویژگی‌های منزل بعدی، یعنی منزل قبر خواهیم پرداخت.

از نظر روایات اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم»، قبر انسان، باغى از باغ‌هاى بهشت و یا حفره‏اى از حفره‌های جهنّم است.

«الْقَبْرُ إِمَّا رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النِّیرَانِ»[1]

در واقع، عالم قبر برای افراد صالح، باغی از باغ‌های بهشت است و تا روز قیامت هرچه بخواهند در آن می‌یابند. مانند بهشت که قرآن کریم در وصف آن می‌فرماید:«ما تَشتَهیهِ الأنْفُسُ و تَلَذُّ الأعیُن»[2] در قبر هم افراد مؤمن و نیکوکار، هر چه آرزو کنند و هرچه چشم آنها از دیدن آن لذّت برد، برای آنها مهیّا است. لذّت، خوشی و شادمانی آنان در قبر به گونه‌ای است که گذشت میلیون‌ها سال برای ایشان به اندازه یک ساعت است. حتی افراد مؤمن و لایق می‌توانند در عالم قبر، لذّت مجالست و هم نشینی در محضر چهارده معصوم«سلام‌الله‌علیهم» را درک کنند. چنین افرادی می‌توانند خدمت مولا امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» یا خدمت امام حسین برسند یا خانم‌های شایسته می‌توانند خدمت حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» باشند که والاترین لذّت را دارد.

   اما افراد بدرفتار و زشت کردار، قبر خود را به مثابه گودالی از جهنّم می‌یابند که هر ساعت آن، هزاران سال می‌نماید. مار و مور و عقرب به جان آنها می‌افتد و در آتش قبر که برگرفته از آتش جهنّم است، می‌سوزند.

‌بنا بر تصریح قرآن کریم، حضرت عیسی «علیه‌السلام»، گاهی مرده‌ها را زنده می‌کرد. در روایات می‌خوانیم آن حضرت مرده‌ای که اثر قبر نداشت و شاید بیش از صد سال از دفن او می‌گذشت را به اذن خدا زنده کرد. او پیرمردی شاد و با نشاط بود و حالات جوانی برای وی پدیدار گشته بود. حضرت عیسی از او پرسید: چند وقت است که مرده‌ای؟!‌ گفت الان مرا در قبر گذاشتند و قبر من مبدّل به باغی از باغ‌های بهشت شد و همه چیز داشت. حورالعین به استقبالم آمد، با هم معانقه کردیم و گلوبند او پاره شد، نشستیم دانه‌های گردن بند را جمع کنیم که شما مرا صدا کردید، یعنی شما مزاحم من شدید.

همچنین در روایت داریم که حضرت عیسی جوانی را تازه مرده بود، ‌زنده کرد. آن شخص جوان بود اما پیری زودرس گرفته بود. ژولیده و افسرده بود و گویا دنیایی از غم و غصّه داشت. حضرت عیسی از او پرسید: چند وقت است مرده‌ای؟ گفت: سال‌ها از مردن من می‌گذرد. وقتی که مرا در قبر گذاشتند و روی قبر را پوشاندند، مأمورین الهی آمدند و سؤالاتی پرسیدند و چون در پاسخ آن سؤالات ماندم، تازیانه‌ای به من زدند و قبر من مبدّل به جهنّم شد و آتش همه جا را فراگرفت. سالیان طولانی در آن آتش می‌سوختم که شما مرا صدا کردید.

حقیقت و ماهیّت عالم قبر

حقیقت عالم قبر و کیفیّت آن نزد ما روشن نیست. در واقع بنا نیست که ما راجع به مرگ و منازلش، خصوصیّات را بدانیم. همان‌طور که در جلسات گذشته بیان شد، ما از قبر و قیامت و عالم برزخ، دورنمایی بیش نمی‌دانیم، امّا به عنوان یک ضرورت در دین اسلام می‌دانیم که منازل پس از مرگ وجود دارد و همه ناچار از عبور از آن منازل هستند.

مثلاً شیعیان معتقدند که باید برای میّت، تلقین ‌خوانده شود و به عربی هم می‌خوانند. این در حالی است که بسیاری از اموات، در زمان حیات، عبارات و کلمات فارسی تلقین را هم نمی‌فهمند، چه رسد به عربی، اما اکنون که از دنیا رفته، دست روی شانه او می‌گذارند و او را تکان می‌دهند و آن تلقین را به عربی می‌خوانند و به او می‌گویند: «إسمع» و «إفهم». معنای این حرکت این است که او هم می‌شنود و هم می‌فهمد، اما حقیقت و ماهیّت این امر برای ما روشن نیست.

عذاب و لذّت قبر، مربوط به جسم است یا روح؟

مطلبی که باید مورد توجه جدی قرار بگیرد این است که سؤال و جواب قبر و همچنین عذاب‌ها و لذّاتی که برای عالم قبر بر می‌شمرند، مربوط به روح انسان است، امّا چون روح متعلّق به جسم مادّی است و بدان وابستگی دارد، جسم نیز آن عذاب‌ها و لذّات را درک می‌کند. به بیان روشن‌تر سؤالات قبر از روحی پرسیده می‌شود که متعلق به بدن است و هنوز تعلقش را از جسم و از بدن جدا نکرده است.

 برای فهم بهتر این موضوع و برای تقریب به ذهن، می‌توان عالم قبر را به خواب تشبیه کرد. گرچه این تشبیه، تشبیه بعیدی است، ولی به تفهیم موضوع کمک می‌کند. خواب انسان و خوشی و ناخوشی در خواب، مربوط به روح است، اما تأثیر عجیبی روی جسم می‌گذارد. مثلاً وقتی انسان در خواب ببیند که وارد یک باغ سرسبز شده و با رفقا و هم‌نشینان خوب، در آن باغ لذّت می‌برد و خوش و خرم است، خوشی و نشاط او که مربوط به روح بوده، به جسم او نیز سرایت می‌کند و پس از بیدار شدن، احساس راحتی و آرامش دارد. همچنان‌که خواب وحشتناک، جسم انسان را دچار ناراحتی و اضطراب می‌کند.

احتلام در خواب، مثال روشن‌تری در این زمینه است؛ در خواب حالتی برای روح انسان رخ می‌دهد و در حالی که جسم او با هیچ کسی یا چیزی تماس نداشته و تحریک نشده است، در اثر تحریک روح محتلم می‌شود.

فشار قبر

یکی دیگر از موارد قطعی و مسلّم عالم قبر، آن است که برخی افراد به سبب اعمال خود فشار قبر دارند و در قبر زیر منگنه الهی له می‌شوند. بر اساس روایات، چند دسته فشار قبر خواهند داشت و از جمله می‌توان به افراد سخن چین، زنان یا مردان بداخلاق و تندخو در خانه، افرادی حرف و عمل بیهوده زیاد دارند و نیز کسانی که به طهارت اهمیّت نمی‌دهند، اشاره کرد.

حقیقت و ماهیّت فشار قبر نیز برای ما روشن نیست و نمی‌توانیم آن را درک کنیم. امّا در این خصوص نیز از یک مثال برای تفهیم موضوع و تقریب به اذهان، یاری می‌جوییم. مثلاً‌ فشار روحی یک جنایتکار و خیانتکار که در مقابل قاضی ایستاده و پروند? او را می‌خوانند و مجبور است به جنایات خود اقرار و اعتراف کند و کم کم محکوم به اعدام می‌شود، موجب پدید آمدن فشار جسمی به او می‌شود و حالت خاصّی همراه با احساس سنگینی فراوان پیدا می‌کند. افرادی که در قبر زیر منگنه الهی له می‌شوند هم چنین حالتی دارند که البته سختی و فشار و سنگینی آن قابل مقایسه با مثال مذکور نیست و در وصف نمی‌گنجد.

فشار قبر در اثر بداخلاقی

در روایات می‌خوانیم پیامبر رحمت «صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» در تشییع جنازه یک صحابی شرکت کردند و فرمودند: تعداد زیادی از ملائکه به تشییع جنازه او آمده‌اند تا جایی که زمین مملوّ از فرشتگان شد. اما وقتی روی قبر را پوشاندند، فرمودند: قبر چنان فشاری به او داد که استخوان‌های سینه او درهم شکسته شد. گفتند: یا رسول الله آدم خوبی بود! فرمودند: بله، آدم خوبی بود، اما در خانه بداخلاق بود.[3] این بدان معنا نیست که مثلاً در خانه اهل فحش و ناسزا بوده یا ظلم می‌کرده است، اگر چنین بود که از دایرهمسلمانی خارج می‌شد. بلکه بداخلاقی او به این معنا است که محیط خانه را سرد می‌کرده و به اصطلاح با نق زدن، همسر و فرزندان خود را ناراحت می‌کرده است. در این خصوص تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد و هرکدام بداخلاق باشند و محیط خانه را سرد کنند، فشار قبر خواهند داشت.

نکته شگفت آور آنکه ممکن است افرادی مانند همان صحابی، بهشتی باشند، امّا به جهت اعمال خود ناچارند فشار قبر را تحمّل کنند. اساساً تجسّم عمل که در جلسات بعد به شرح آن خواهیم پرداخت، اقتضا می‌کند اعمال زشتی نظیر بداخلاقی، فشار قبر شود و انسان را زیر منگنه الهی له کند.

فشار قبر در اثر اتلاف عمر و جوانی

هدر دادن عمر و جوانی و مشغول شدن به امور بیهوده و بی‌نتیجه نیز فشار قبر دارد. در روایت دیگری آمده است که پیغمبر اکرم«صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» جوانی را در قبر گذاشتند و به اندازه‌ای آدم خوبی بوده که خود آن حضرت علاوه بر شرکت در تشییع جنازه، در بستن قبر او هم شرکت کردند. مادرش با دیدن این صحنه گفت: برایت گریه نمی‌کنم، زیرا به دست رسول خدا در قبر گذاشته‌ شدی و می‌دانم به بهشت رفتی. وقتی مادرش رفت، پیامبر گرامی«صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» فرمودند: قبر فشار عجیبی به این داد و استخوان‌های سینه‌اش در هم شکسته شد و زیر منگنه الهی له شد. گفتند: یا رسول الله! او که آدم خوبی بود، پس چرا چنین شد؟ فرمودند: برای اینکه «مالایغنی» زیاد داشت، یعنی حرف‌های بیهوده و بی‌نتیجه زیاد می‌زد.

معلوم است که آن شخص اهل گناهان زبانی نظیر دروغ، غیبت، تهمت و شایعه نبوده است که اگر چنین بود، به دست پیامبر اکرم«صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» در قبر قرار نمی‌گرفت. بلکه گفتار او فاقد نتیجه دنیوی یا نتیج? اخروی بوده است.

باید دانست که فشار قبر در اثر کردار و گفتار بیهوده پدید می‌آید، وگرنه اعمال حرام و گناه، باعث پدید آمدن عذاب دردناک و سخت‌تری خواهد شد. مثلاً وقتی انسان نگاه آلوده داشته باشد، عذاب اخروی سختی دارد، امّا نگاه بیهوده و بی‌نتیجه، منجر به فشار قبر می‌شود. شنیدن و دیدن ترانه و غنا و فیلم‌ها و عکس‌های مبتذل در تلویزیون، ماهواره یا اینترنت عذاب اخروی دارد، ولی اتلاف وقت برای دیدن فیلم‌های بیهوده یا شرکت در جلسات بی‌نتیجه، فشار قبر دارد.

 گفتار و کردار انسان و نشست و برخاست و دیدن و شنیدن او باید برای دنیا یا آخرت او مفید باشد و پرداختن به اعمال غیر مفید و بی‌نتیجه و بی‌ثمر، در قبر و منازل پس از آن، انسان را با عذابی نظیر فشار قبر مواجه می‌کند.

 

 

 

 




قالب وبلاگ