مرجع عزیز و عالیقدر آیت الله صافی گلپایگانی

سلام علیکم

من فاطمه 21 ساله هستم. شما را بارها در مشهد دیده‌ام، و به شما به چشم یک پدر معنوی نگاه می‌کنم. آقا من یک دختر بدحجاب هستم، راستش نمی‌دانم حجاب چیست؟ چرا حجاب بر ما واجب است؟ چرا حجاب ارزش است؟ آیا چادر یک تکه پارچه با ارزش و مقدس است؟ دختر 9 ساله از چادر چه می‌داند؟ چرا فقط در دین ما چادر و حجاب وجود دارد، یعنی پیامبران دیگر نمی‌دانستند؟!

آیا معنای پوشش، نبودن من در جامعه نیست؟ پس چگونه باید برای جامعه مفید باشم؟چرا ما زنان باید تاوان دل‌های مریض بعضی مردان را بدهیم؟ آیا بهتر نیست حجاب در کشور اختیاری باشد؟ لطفاً مرا نصیحت کنید و به سؤالاتم جواب دهید که من پی‌جوی حقیقتم. منتظر پاسخ شما هستم.

آیت‌الله صافی گلپایگانی در پاسخ این نامه بیان داشته است:

بسم الله الرحمن الرحیم

علیکم السلام و رحمه الله

دخترم! انشاءالله تعالی تندرست و سعادتمند باشید و اندیشه‌های نیک و درست را در خود پرورش دهید.نامه شما را خواندم. از بیداری باطن و معنویت پاک و اصالت فطرت شما امیدوار شدم.

نوشته‌اید پی‌جوی حقیقت هستید و نصیحت می‌خواهید. حقیقت ظاهر و آشکار است به هرچه نگاه کنید از ذره تا مجرّه، از زمین تا آسمان و کهکشان‌ها و جنبندگان بزرگ و کوچکی که با چشم غیر مسلح به زحمت رؤیت می‌شوند، آب و هوا، باغ و سبزه‌زارها و درخت‌ها، حیوانات برّی و بحری و این انسان، این من و تو و این همه دستگاه‌ها و تأسیساتی که در بدن ما برقرار است و علی الدوام بی‌آن‌که ما نقشی داشته باشیم به طور خودکار عمل می‌کنند، این همه گل‌ها، این همه میوه‌ها و این همه ... و این همه ...، همه انسان را نصیحت می‌کنند؛ همه حقیقت و حق را نشان می‌دهند که غافل نباشید، بیدار و هشیار باشید، از این کتاب آفرینش که میلیون‌ها و میلیون‌ها و میلیاردها و بیش از حساب و شمار درس بصیرت و بینش دارد بخوانید، و پند بگیرید.بدانید که شما در برابر این معانی ژرف و این وجود پر از حکمت نباید آرام بنشینید. باید پرده‌های جهالت را هرچه می‌توانید پاره کنید، و به سوی روشنایی بیشتر گام بردارید.

مسئله حجاب و مسائل جنسی و جنسیتی را تحت احساسات جوانی دختر یا پسر نمی‌شود بررسی کرد، و نگاه غیر احساساتی باید به آن داشت.این برنامه و روابط مرد و زن و حجاب، همه باید با دید عقل و مصلحت بررسی شود. مفاسد و مصالح بسیار در اینجا ملاحظه می‌شود. کرامت و شخصیّت زن بیشترین مصلحتی است که باید حفظ شود.حجاب و پوشش و چادر و جدایی‌هایی که بین دو جنس به حکم عقل و شرع مقدس اسلام رعایت می‌شود همه، جامعه را از فساد، و خانواده را از ویرانی نجات می‌دهد. حجاب برای زن حصاری حصین و قلعه‌ای‌ محکم است.در جامعه کاری که برحسب وضع طبیعی بین زن و مرد توزیع شده است هر دو کار است، هر دو شریف است، هر دو باید رعایت شود تا جامعه بر نظام درست برقرار باشد.خانه‌داری زن از اشرف کارها است. زن خانه‌دار بیکار نیست. مرد هم که مشاغل بسا سخت بیرون را عهده‌دار است جهاد فی سبیل الله است. کارهای پر زحمت و سخت به عهده مرد است.بعض افراد بی‌اطلاع، نگاه ظاهری به غرب و اروپا و آمریکا می‌کنند، و یک زن را می‌بینند که مثلاً وزیر یا وکیل شده است امّا هزاران زن را که در نهایت محرومیت‌های اقتصادی گوناگون هستند نمی‌بینند.امروز در غرب، کار فساد بی‌حجابی و اختلاط زن و مرد به جایی رسیده است که از جلوگیری مفاسد آن عاجز شده و به مفاسد بسیار مخرب آن تن در داده‌اند.در غرب طبق اخباری که خبرگزاری‌ها منتشر می‌کنند زن‌ها در هر نهاد و مخصوصاً نهادهای ارتشی مورد اذیت و آزار مردهای مافوق هستند. زندگی راحت و آرام و انسانی ندارند. موالید تا حد چهل و هشت درصد در شناسنامه بی پدر معرفی می‌شوند.ما باید به تعالیم اسلام افتخار کنیم. سالم‌ترین مجتمعات و جوامع، مجتمعات اسلامی است.

تفکیک جنسیتی برای سلامت جامعه شرط اساسی است. چادر و رعایت محرم و نامحرمی و اختصاص‌یافتن بعض مشاغل به زن، و بعض مشاغل به مرد بر اساس همین تفکیک لازم جنسیتی و ترتیبات و ضوابط آن است.دراحکام شرع جنبه‌های جسمانی و روحی مرد و زن ملاحظه شده است، و بر اساس صرف برتری‌دادن یک جنس بر جنس دیگر دستور و برنامه‌ای نیست. پیامبران همه به حجاب دستور داده‌اند، و اختصاص به اسلام ندارد، و حکم ملازم زن و مرد است.همین روزها به یکی از وزراء در ایتالیا پیشنهاد کرده بودند که زنان مسلمان را از روبند ممنوع سازد، جواب داده بود که از کار و برنامه‌ای که حضرت مریم داشت کسی را منع نمی‌کنم! یعنی حضرت مریم هم حجاب کامل داشته‌اند.دخترم راجع به حجاب، راجع به توانایی‌های زن و مرد و نقش این دو جنس در ساختن یک جامعه عقل‌پسند با کرامت، کتاب‌های بسیار شیعه و سنی، و مسلمان و کافر نوشته‌اند.من به شما توصیه می‌کنم به تمام وجود اگر سعادت حقیقی خود را می‌خواهید، حجاب و تعلیمات عالیه اسلام را در همه برنامه‌ها رعایت کنید.

خداوند متعال شما را حفظ و به همه آرزوها و آمال مشروع و عقل‌پسند برساند، والسلام.

امام راحل در سال 1312 شمسی که عازم سفر حج بودند، در بیروت نامه‌ای محبت‌آمیز برای همسر باوفای خویش نوشتند که نشانگر علاقه وافر ایشان به همسرش مرحومه خدیجه ثقفـی می‌باشد.

تصدقت شوم، الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم،متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است. عزیزم، امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند.[حال]من با هر شدتی باشد می‌گذرد؛ ولی به حمدالله تاکنون هرچه پیش آمد،خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم(1). حقیقتا جای شما خالی است، فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراهم نیست که این منظره عالی به دل بچسبد. در هر حال، امشب، شب دوم است که منتظر کشتی هستیم. از قرار معلوم و معروف، یک کشتی فردا حرکت می کند، ولی ماها که قدری دیر رسیدیم، باید منتظر کشتی دیگر باشیم. عجالتا تکلیف معلوم نیست، امید است خداوند به عزت اجداد طاهرینم، که همه حجاج را موفق کند به اتمام عمل. از این حیث قدری نگران هستم، ولی از حیث مزاج بحمدالله به سلامت. بلکه مزاجم بحمدالله مستقیم‌تر و بهتر است. خیلی سفر خوبی است، جای شما خیلی خیلی خالی است. دلم برای پسرت [سیدمصطفی] قدری تنگ شده است. امید است که هر دو به سلامت و سعادت در تحت مراقبت آن عزیز و محافظت خدای متعال باشند. اگر به آقا [پدر همسر امام] و خانم‌ها [مادر و مادربزرگ همسر امام] کاغذی نوشتید، سلام مرا برسانید. من از قبل همه نایب‌الزیاره هستم. به خانم شمس آفاق [خواهر همسر امام] سلام برسانید و به توسط ایشان به آقای دکتر [علوی] سلام برسانید. به خاور سلطان و ربابه سلطان سلام برسانید. صفحه مقابل را به آقای شیخ عبدالحسین بگویید برسانند. ایام عمر و عزت مستدام. تصدقت. قربانت؛روح الله

سه غم آمد به جانم هرسه یکبار              زن زشت وخرلنگ وطلبکار

زن زشت وخر لنگ وتوبرگیر                 مُومونم وطلبکاروطلبکاروطلبکار

زن زشت همون نفس اماره انسان است که نه می شود طلاقش داد ونه می شود نگهش داشت.خرلنگ،اعمال ناقص ماست،که به هیچ جا مارو نمی رسونه.طلبکار خداست،که باید بگیم خدایا نفس واعمال مارو بگیر که روی اون حساب نکنیم تا مابمونیم وکریمیه خودت.(1) تاحالا شده برید یه جایی مهمونی واونجا آشنایی،فامیلی داشته باشید.ازاون فامیلا که اگه بفهمن شما اومدید شهرشون ونرفتید خونه اونها بمونید ناراحت بشن واز اون بدتر که ببینن باخودتون وسایل پخت غذا وبرنج وچادربرای استراحت اوردید.حتماً میگن،فکر کردید اینجا قحطی اومده وما مُردیم که این همه وسایل اوردید.

((امیرالمؤمنین (ع) برکفن سلمان با انگشت نوشتند:

« وَفَدْتُ عَلَی الْکَریمِ بِغَیْرِ زادٍ              مِنَ الْحَسَناتِ وَ الْقَلْبِ السَّلیمِ».

(بدون زاد و توشه  ‎ای از کارهای خوب و قلب سلیم بر خدای کریم وارد شدم.)

چون کسی که برفردکریم واردمی شود،

زشت است همراه خودزادوتوشه ای بردارد.

«وَ حَمْلُ الزّادِ اَقْبَحُ کُلِّ شَیْءٍ          اِذَا کَانَ الْوُفُودُ عَلَی الْکَریمِ»

(و هنگامی که انسان بر شخص کریمی وارد می شود، زشت ترین چیز همراه ‌بردن زادوتوشه است.)(2)

من دست خالی آمدم             دست من واحسان تو

منابع:

1-کتاب فیض حضور

2-کتاب مصباح الهدی

مصیب محمدیان شمالی مدیرعامل شرکت پشتیبانی امور دام در گفتگو با برنامه تلویزیونی «پایش»، علت نابسامانی‌ها در بازار لبنیات را متوجه عدم ایفای تشکل‌های بخش خصوصی به وظایفشان دانست.


وی با تاکید بر این که گران شدن لبنیات، دلایل مختلفی چه در حوزه تولید و چه در حوزه عرضه دارد، گفت: «اساسا در حوزه تولید بین دولت و بخش خصوصی تکالیفی متصور است و من فکر می‌کنم با توجه به شرایط خاص کشور که مربوط به محدودیت‌های تحریم است، بخش خصوصی به وظایف خود عمل نکرده است.»

 
محمدیان افزود: «اثرات تحریم‌ها قابل انکار نیست اما آنچه که مسلم است بخش خصوصی و تشکل‌ها تکالیفی دارند که باید اجرا کنند. همان اندازه که مسئولان دولتی نقش دارند، خود بخش خصوصی هم به فکر نبود و تدابیر لازم را اتخاذ نکرده است.»

 
وی از پاسخ صریح به این سوال که آیا این خبر درست است که از این پس همه واردکنندگان خوراک دام و طیور باید از طریق شرکت پشتیبانی امور دام اقدام کنند، خودداری کرد و پاسخ نداد که آیا قرار است انحصار واردات خوراک دام و طیور دوباره همچون دهه 60 به این شرکت واگذار شود یا خیر.

 
محمدرضا اسماعیلی مدیرعامل اتحادیه تعاونی های سراسری لبنی ایران دیگر مهمان تلفنی برنامه تلویزیونی پایش بود، با رد ادعای دولتی‌ها که علت گرانی‌ها به این اتحادیه بازمی‌گردد، گفت: آنچه که برای این صنعت مشکل ایجاد کرده، کمبود شیر خام به علت کاهش تولید است. وی دلیل کاهش تولید شیرخام را هم، افزایش قیمت نهاده‌ها و خوراک دام عنوان کرد که صرفه صنعت دامداری را کاهش داده است.


وی گفت:‌در سال 90، شیر خام را از دامدار 400 تومان می‌خریدیم که امسال با 100 درصد رشد به 800 تومان افزایش یافته است و به همین سبب افزایش قیمت مواد لبنی، اجتناب‌ناپذیر است.

گفتنی است قرار بود حسن رادمرد، سرپرست معاونت بازرگانی داخلی وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز در برنامه پایش به سوالات و شبهات درباره علل نابسامانی بازار لبنی پاسخ دهد، اما وی تلفن خود را پاسخ نداد تا بدین ترتیب، مقصر گرانی مواد لبنی، «گاوها» معرفی شوند.

هادی آیت الهی، نایب رییس اول فدراسیون فوتبال در گفت و گو با خبرنگار ورزشی جهان به موضوعاتی چون برگزاری لیگ برتر در ماه مبارک رمضان، ریخت و پاش های فوتبال در فصل نقل و انتقالات و همچنین لیست افشا شده منشوری ها پرداخته است.

در زیر متن این گفت و گو را می خوانید:

*بعد از انتقاداتی که اخیرا از سوی برخی علما و مراجع عظام تقلید درباره برگزاری لیگ برتر فوتبال در ماه مبارک رمضان مطرح شد، فدراسیون بر برگزاری این بازی ها در ماه رمضان تاکید کرد؛ دلیل این تاکید چه بود؟

-با توجه به در پیش بودن بازی های سرنوشت ساز تیم ملی در راه جام جهانی ما با یک فصل خاص و فشرده روبرو هستیم و باید فصل 92-91 را با شرایط خاصی پیش ببریم. تیم ملی ایران در اردیبهشت ماه آینده باید برای دو بازی حساس خود آماده شود و بازیکنان در کل این یک ماه در اختیار سرمربی تیم ملی قرار بگیرند لذا چاره ای جز برگزاری مسابقات بصورت فشرده وجود ندارد. ما نیز اعتقاد داریم که نباید برنامه ریزی ها طوری باشد که خدای ناکرده حرمت ها و اعتقادات نادیده گرفته شود اما باید بپذیریم که این اتفاق، یعنی برگزاری بازی ها در ماه مبارک رمضان تجربه اول فدراسیون نیست و چیزی هم نیست که ما آن را باب کرده باشیم و سالهاست که این اتفاق می افتد.

* آیا واقعا دیرتر برگزار کردن لیگ تا این حد تاثیر گذار است؟

- البته ما در ماه مبارک فقط 4 روز درگیر لیگ هستیم و آنهم در ساعات پس از افطار و تا ساعت 10/30 نیز همه چیز را جمع کرده ایم.

* درباره توصیه ها و انتقادات مراجع تقلید چه پاسخی دارید؟ 

- نظر مراجع محترم و علما مطیع الاجرا است ولی شما باید بهتر بدانید که این تجربه در گذشته هم بوده و سالهای قبل نیز بازی ها در ماه مبارک برگزار می شده و ...

* شما می گویید در طول این ماه فقط چهار روز درگیر مسابقات هستید اما این را نیز می دانید که بازیکنان برای بازی ها باید درگیر تمرینات سخت باشند.

-بله اما خوب این را نباید فراموش کرد که بچه مسلمان در هر شرایطی روزه خود را می گیرد و خیلی از بازیکنان ما در این سالها با وجود داشتن تمرین و مسابقه این کار را انجام می دادند. بنده می گویم اسم این ماه ماه مبارک است؛ یعنی ماه شادی و مبارکی که در تمام کشورهای اطراف و حوزه خلیج فارس در این ماه از سحر تا افطار برای مردم برنامه های ویژه ای در نظر گرفته می شود و فوتبال نیز در این ماه رونق فراوانی دارد و حتی مسابقات فوتسال در این کشورها بصورت حرفه ای دنبال می شود و خیلی از بچه های ما نیز به این مسابقات دعوت می شوند. البته بنده این را نیز باید مطرح کنم که نوعا طرح سوال برخی دوستان هم از مراجع و علمای عظام جای بحث دارد.

*شما در حالی به برخی کشورهای همسایه اشاره کردید که مثلا در یکی از این کشورها یعنی ترکیه، در ماه مبارک رمضان فوتبال تعطیل است!

- من درباره آنجا اطلاعاتی ندارم. این را نیز باید بگویم که قطعا اگر ما در راه برگزاری مسابقات لیگ مشکل زمان نداشتیم و سال پر فشاری پیش رویمان نبود تصمیم دیگری می گرفتیم.

* یعنی لیگ را بعد از ماه رمضان برگزار می کردید؟

-قطعا این کار را می کردیم.

* محمد مایلی کهن اخیرا از شخص شما انتقاداتی داشته است.

-درباره چه موردی؟

* انتقادات کلی که البته در دل آن، مباحثی چون برخورد نکردن با منشوری ها و همچنین نوع رفتار فدراسیون با کی روش مطرح شده است.

- درباره بحث کی روش که ما کمیته فنی و توسعه داریم که سعی دارد مشکلات را مرتفع کند و ان شالله حل می شود؛ ضمن اینکه آقای کی روش هم باید در مواجهه با مسایل مرتبط با تیم ملی پاسخگو باشد؛ آقای مایلی کهن هم از دوستان سالیان سال ما است.

* درباره ریخت و پاش های فصل نقل و انتقالات نیز به فدراسیون انتقاداتی وارد است؛ سکوت شما در برابر این موضوع قابل بحث است!

-ما مثل پلیس هستیم و تا تخلفی ثابت نشود نمی توانیم ورود کنیم و در این راه باید نظارت بیشتری صورت بگیرد؛ ضمن اینکه این ریخت و پاش ها بیشتر حول باشگاه های دولتی است که بودجه و امکانات خود را زا دولت می گیرند.

*اخیرا در مصاحبه ای گفته اید که منشوری نداریم و این بحث با موضوع انتشار لیست منشوری ها منافات دارد!

- آن لیست مربوط به دوره های قبل بود و بنده به امروز اشاره کرده بودم، ضمن اینکه آن لیست را ما منتشر نکردیم.

* اما از کانال فدراسیون فوتبال عبور کرده بود!

- متاسفانه برخی افراد این کار را کردند که شناسایی هم شده اند، ما هرگز به خودمان اجازه نمی دهیم که با آبروی افراد بازی کنیم. 

               سید مهدی قوام یه روز از مجلس روضه داشته برمیگشته خونش که یهو یه چیزی توجّهش رو جلب میکنه.

          می شنوه که یه شخص داره های های داد میزنه و گریه میکنه.....

            میره جلو تر و میبینه که تو میدون شهر هیچ کاسبی نمونده به جز یه یخ فروش که داره داد میزنه که آهای   مردم بیایید یخ های منو بخرین،این همه سرمایه ی منه، سرمایه ام داره آب میشه و از بین میره...

            وقتی سید اون صحنه رو میبینه همه یخ های اون مرد رو میخره و خودش هم میشینه کنار دست اون مرد یخ فروش شروع میکنه به گریه کردن...

             مرد یخ فروش میپرسه شما چرا گریه میکنی؟

            سید میگه تو با این کارت چه درسی به من سید مهدی  دادی..... تو یخ هات داشت آب میشد این همه داد زدی گریه کردی.....

             من چیکار کنم که عمرم آب شد....

             تو گناه آب شد....

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری 125، این کارگر 18 ساله که سجاد-م نام دارد درحالی که در آشپزخانه مشغول تمیز کردن چرخ گوشت بزرگ آشپزخانه بود در اثر بی احتیاطی دچار حادثه شد و ناگهان دست چپ وی به داخل چرخ گوشت فرو رفت.
وی افزود: نجاتگران آتش نشانی دراتاق عمل بیمارستان تحت نظارت پزشکان متخصص، بعد از بیهوشی مصدوم، در عملیاتی حساس و طاقت فرسا که حدود 5 ساعت بطول انجامید، دست این پسر جوان را از میان چرخ دنده های چرخ گوشت آزاد کرده و وی را برای مداوا تحویل عوامل پزشکی بیمارستان دادند.
سعادتمندی با اعلام این که این شخص تنها یک هفته بود که به عنوان کارگر در این مکان مشغول کار بود، در مورد چگونگی بروز حادثه تصریح کرد: این کارگر در حالیکه دو شاخه برق این چرخ گوشت هم چنان متصل به پریز برق بود مشغول به تمیز کردن آن شد که ناگهان این وسیله بکار افتاد و دست چپ او به داخل چرخ گوشت کشیده شد.
وی علت وقوع این حادثه را عدم رعایت موازین ایمنی به هنگام کار اعلام کرد و افزود: متأسفانه دراین حادثه تمام دست این پسر جوان تا مچ به طور کامل قطع و دچار لهیدگی شد.

زرگرها وقتی بخواهندبدانند که سکه ای طلا هست یا نه، آن را به زمین زده و آنگاه از جنس صدای آن متوجه می شوند .
خدا هم زرگر عالم است وقتی بخواهدبفهمد «بفهماند»کسی طلاست یا نه و یا جنس خوبی دارد یا نه،او را چند صباحی-به ظاهر- به زمین میزند ومشقات ومشکلاتی را برایش فراهم می سازد و آنگاه از جنس حرفها و برخوردها و رفتارهایش مشخص میکند که او چگونه آدمی است.